از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

سلسه ی موی دوست، حلقه ی دام بلاست

جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ

دبیرستانی بودم

رو کاناپه ای دراز کشیده بودم، در کشوری بیگانه!

کتاب صوتی ای گوش می دادم که متنی بود از انیشتین، ترجمه شده به فارسی

در اون کتاب خیلی کوتاه صوتی، انیشتین گفته بود در جوانی بسیار تاثیر پذیرفته از جمله ای از شوپنهاور(فیلسوف آلمانی)

انگلیسی آن جمله این است :

'Man can do what he wants, but he cannot will what he wills

و مترجم بدین مضمون ترجمه ی نادقیقی کرده بود که "آدم میتونه کاری رو که دوست داره انجام بده اما نمی تونه همیشه کاری رو که انجام میده رو دوست داشته باشه"


و ما گیج شدیم که چه چرندی بافته این فیلسوف آلمانی؟...


بعد تر این مفهوم با عباراتی دیگه در ذهنم معنی پیدا کرد و تثبیت شد

که لقد خلقنا الانسان فی کبد

و به این نتیجه رسیدم که دنیا دار قرار و جای آرامش نیست!

قرار نیست تو زندگی بعد از گذشتن از مرحله ای، عبور از گردنه ای و گذر از گذرگهی به آرامش برسم و از رنج خلاص بشم
که سلسله ی موی دوست، حلقه ی دام بلاست ...

و دنیا سراسر همین رنج ها و سختی هاست، و هر آسایشی توقف کوتاهی است بین دو رنج، تا زمانی که به انتهای عمر برسیم، به رنج یا آسایش ابدی


و مدت هاست که تو سختی ها اگر این عبارات، این آیه، این شعر سعدی و این حدیث قدسی ادامه ی مطلب یادم بیاد،

لبخند به لبم میاد :)


« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ- إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ- وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا- وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ- وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ- وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا. »

 خدای تعالی وحی نمود بر حضرت داود (ع) که: اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر مى‏جویند و نمى‏یابند.

علم حقیقی را در گرسنگى و تلاش و کوشش قرار داده ام، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى مى‏ جویند و نمى‏ یابند.

 عزّت را در اطاعت از خودم نهاده‏ام ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب مى‏کنند و نمى‏ یابند.

بى‏ نیازى را در قناعت قرار داده ام، ولى مردم آن را در مال زیاد مى‏ جویند و نمى‏ یابند.

رضایت خودم را در نارضایتى نفس نهاده‏ام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب مى‏کنند و نمى‏یابند.

و راحتى و آسایش را در بهشت قرار داده ‏ام، امّا مردم آن را در دنیا مى‏ جویند و نمى‏ یابند

(بحار الأنوار ، ج‏75 ،ص 453 )

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۱۴
حبیـ ـب

نظرات  (۳)

۱۴ آذر ۹۳ ، ۲۱:۲۵ بنای با ثوات
خیلی عالی بود عامو حبیب...
بهترین متنی که تو وبلاگت نوشتی همین بود حاج حبیب..
آخرش حاج حبیب...عمو حبیب...آقا حبیب...
:)))
صدق الله العلی العظیم

" و مدت هاست که تو سختی ها اگر این عبارات، این آیه، این شعر سعدی و این حدیث قدسی ادامه ی مطلب یادم بیاد لبخند به لبم میاد"


ولی همه اینا اشک عادمو درمیارن هر چند کلمه به کلمش درسته :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی