از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

تناقض و حقایق زندگی ساز

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۰۸ ق.ظ

یک حالی هست، که قطب آغازش در من، از دوران نوجوانی بود

 

علاقه به فداکاری

شهادت

دادن جان و مال در راه خدا

بخشش دارایی و کمک به دیگران

 

یک حال دیگه ای هست، که چند سالی ست شروع شده و قطبش در بزرگسالیه

 

اقتصاد

جمع سرمایه

پول جمع کردن برای خرید امکانات زندگی

پول جمع کردن به امید خرید خونه و ماشین

صرفه جویی

پول در آوردن و پول جمع کردن و اضافه کردن دارایی ها به منظور تامین لوازم رفاه و زندگی

 

 

این دو قطب، گاهی مقابل هم قرار میگیرن

مثلا در قطب اول، من در نوجوانی اندیشه ای داشتم، که امیرالمؤمنین چون حاکم جامعه بودن، منطبق با ضعیف ترین قشر جامعه زندگی می کردن. من هم اگر روزی صاحب کاری باشم، منطبق با ضعیف ترین زیردستانم زندگی خواهم کرد

در قطب دوم اما، اینطور میگم که مثلا ممکنه من یه کاری شروع کنم و یه کارگر هم بگیرم. اگر اون ماشین نداره، دلیل نمیشه من برای خودم یه ماشین حداقلی تدارک نبینم! و اگه قرار باشه من در حال بخشش و انفاق باشم پس کی پول جمع کنم و ملزومات حیات طیبه!!! رو فراهم کنم؟

 

در وجود خودم میبینم تقابل این دو قطب رو

ولی سوالم اینه

آیا این، گذر از ایده آل گرایی که ریشه در نوجوانی داره هست، به واقع گرایی که ریشه در میانسالی داره؟

 

یا گذر از پاکی و آزادگی از دنیا در نوجوانی، به گرفتاری در حرص و طمع که ریشه در پیری و محافظه کاری و دنیاطلبی داره؟

 

به عبارت دیگه، دارم بزرگتر و عاقل تر میشم؟ یا حریص و طماع و آلوده ی دنیا؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۱۳
حبیـ ـب

نظرات  (۵)

نظر قبلیم غلط تایپی زیاد داشت

عذرمیخوام

 

من دوروبر خودم دارم میبینم که آدم هرچه قدر سنش بالاتر میره چه قدر دنیا پرست و پول پرست و وابسته به پول و... میشه

تا جوانیم باید روی خودمون کار کنیم که سن مون رفت بالا گرفتار نشیم

پاسخ:
منم دقیقا از همین می ترسم

سلام یادم رفت

اینم یادم افتاد شای بیربط باشه

مثلا اینکه بخوای تمام درپاریت رو بدی به فقیر با انفاق کنی هم مدمت شده تا جایی که در خاطرم هست

 

 

در کل نمیدونم حرفام به پست تون ربط داشت یا نه

پاسخ:
بله همینه
به ما گفتن نه مشتت رو اون قدر ببند که هیچ چیز ازش بیرون نریزه، نه اون قدر باز کن که همه ش بریزه بیرون

نمیدونم

خب مثال هایی در ذهن من هست که افراد هر دو رو جمع کردند باهم

شاید شما هم در ذهنتون بتونید پیدا کنید

 

به نظر من و تا جایی که میدونم داشتن و تهیه رفاه برای زندگی در اسلام مدمت نشده

و نظر شخصیم اینه که اتافاقا یک مسلمان باید پولدار باشه (کاری به افرادی که تلاش میکنند و خدا روزیشون رو نمیخواد گسترش بده و امتحانشون هست ندارم

اما خب این که خیلی خوبه ادم پولدار باشه و تمکن مالی داشته باشه و دست چهارنفر دیگه هم بگیره

زندگیش متوسط باشه با اینکه پولداره اما خصلت های فداکاری هم در خودش پرورش بده یا نذاره خاموش بشه

چجوریش رو نمیدونم

اما قطعا برای فردی که پولداره این مدل زهد و از خودگذشتگیش هم باعث رشد و یا امتحانش هست

تا اینجا که حرفام توضیح واضحات بود

به نظرم میشه تعادل ایجاد کرد بین این قطب ها

زهد هم به معنی فقر نیست

یعنی در عین تمکن داشتن، بینیاز باشی از اون رفاه و مال و اموال

به هرصورت بین نوجوانی و بزرگسالی تفاوت هست و این گذار طبیعیه

اما با فکر کردن میشه این دو قطب رو به تعادل رسوند

 

توی اسلام باز تا جایی که یادمه ثروت به ارث گذاشتن سفارش شده 

یا میدونم ائمه پولدار بودند و شم اقتصادی قوی داشتند

پس پولدار بودن یا رفاه داشتن اصلا ایراد نداره

فقط آدم باید گرفتارش نشه و دائم خودش رو بررسی کنه که گرفتار و غرق در این ظواهر نشه

پاسخ:
سلام بر شماو پوزش بابت تاخیر در پاسخ

بله تو اسلام کسب ثروت بسیار هم مطلوبه، و یک مسلمان باید پول در آر باشه، 
اما جاهایی نهی شده از پول جمع کردن قارون وار و تکاثر اموال
پرسش من، از پول درآوردن نیست، ترس من از قارون صفت شدن و دو دستی پول جمع کردن و نبخشیدنه

سلام

این دوتا باهم نمیشه یجوری جمع بشه؟!

پاسخ:
چجوری؟

و آخرش هم برای پایان باید یک دست را بالا برد و لباس آرمانگرای واقع بین پوشید ...

پاسخ:
دقیقا سوال منم اینه، که دارم میشم آرمانگرایی واقع بین؟
یا پیرمرد طمع کار؟ 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی