در کار گلاب و گل

در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود

کاین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد

 

خیلی جاها مصداق داره، یه مصداقش هم بین اهل هنره. بعضی ها شاهد بازاری، چیزی رو میخونن که بیشتر فروش بره و صرفا پول بیشتری در بیاره،

بعضی ها هم، گل. خوشبو، بی ادعا و پرده نشین

 

احتمالا نشناسینش، چون مال نسل های قبل از من و شماست. اولین خواننده ی مرد رادیو

 

ادیب خوانساری. متولد 1280 به خوانسار اصفهان، از پدری روحانی و عالم و خوش نویس

 

" هیچگاه از کسی در ازای خواندن نوا پول نگرفته‌ام. زیرا این کار را دون شخصیت یک هنرمند می‌دانم. "

اگر مصاحبه هاش رو ببینین و صحبت های باقی مونده ازش رو ببینین، او را مردی خواهید یافت بسیار مؤدب، متواضع و وارسته. انگار با آواز، جانش رو صیقل داده

 

گرچه صفحات ضبط شده ازش قدیمی و صدایی که دست ما رسیده بی کیفیته، ولی از بین همین صفحات خش دار هم، زلال صدای ادیب به گوش می رسه. یه حال روحی خوبی داره که تو صداش مشهوده.

 

قدیم تر، خیلی قدیم تر، که موسیقی به شدت امروز بازار مکاره نبود، بیشتر پیدا می شدن اینجور افراد بین اهل هنر، که موسیقی براشون ابزار پولسازی نبود، صفای روح بود که کلامی عارفانه رو با سوز جان می آمیخت

 

آواز شور از ادیب خوانساری (کلیک)

 

ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند

فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست