از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از گلستان من ببر ورقی

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۲ ق.ظ

 

"...دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضیمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده

گفتم گل بستان را چنانکه دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفته اند هر چه نپاید دلبستگی را نشاید

گفتا طریق چیست؟

گفتم برای نزهت ناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند

به چه کار آیدت ز گل طبقی                        از گلستان من ببر ورقی

گل همین پنج روز و شش باشد   وین گلستان همیشه خوش باشد"

 

آن چه خواندید، بخشی بود از دیباچه ی گلستان سعدی

شما رو رهنمون می شم به چیزی که براتون بهتر است از خوندن این وبلاگ، که یک جمله ی این کتاب می ارزه به تمام آرشیو این وبلاگ

پس بر شما باد به گلستان سعدی!

روزهایی که این وبلاگ آپ نشد، گلستان بخوانید!

گرچه سعدی به پای حبیب نمیرسه، ولی کاچی به ز هیچی! :))

و اگر فهم گلستان براتون سخته، کتاب هایی هستند که شرح لغات دشوار رو دارند تا خوندن گلستان برای همه آسون بشه. به قولی، زیرنویس دارن این کتاب ها!

فی المثل این کتاب از انتشارات قدیانی، که کوچیه و در قطع پالتویی چاپ میشه، و قیمت مناسبی هم داره!

 

عمر کوتاهه، حیفه بمیرید بی آن که این کتاب ها رو نخونده باشید، در حالی که این وبلاگ ها رو میخونید!

 

+خدا نگهدارتون باشه، احتمالا تا شنبه ی هفته ی آینده نیستم

++از دوستان اگر کسی نسخه های مناسبی که شرح لغات دشوار رو در ذیلشون داشته باشن سراغ داره، در کامنت ها معرّفی کنه تا دیگر دوستان استفاده کنن

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۳۱
حبیـ ـب

نظرات  (۴)

۰۲ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۳۵ نویسنده خاموش شهر
سراغت را
از “قاصدک” که می گیرم
تابی خورده و در دل ابرها” گم می شود
غصه ام می گیرد
می دانم!
شرم دارد از اینکه،
خبر دهد،
رفتنت” همیشگی بود”
:)
گاهی نگاهی بهش میندازیم ! قبلنا بیشتر میخوندمش تا الان . نمیدونم چرا ! :|
هعی حبیب خدا... بازم کار خودتون رو کردین و مرخصی بدون موافقت و اینا دیگه!!!
باوشه... فخط اگه روزی برگشتین دیدن من نیستم بدانید که همانا به دیار باقی شتافته ام (آیکون مسافری که به جاده و اتوبوس امید نداره)

+خداحافظ حبیب عاقای خدا
توی سایت شهاب مرادی یک بار در موردش خونده بودم که سهم عامه ی مردم از حکمت ها و لطایف بی نظیر زبان فارسی چقدره؟
و یک برنامه ی مشق نویسی هم گذاشته بود از روی گلستان. یادمه کلیات سعدی به اون سنگینی رو برده بودم خوابگاه و هر شب از روش مشق مینوشتم.
یادش بخیر...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی