از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

چون نگه می کنم نمانده بسی

دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۴۷ ق.ظ
-چه خبر حاجی؟ تعریف کن

- چه تعریفی؟ عمرم رفت، دست و پام از کار افتاده، گوشم سنگین شده و نمیشنوه، چشمم هم دیگه نمیبینه !

چند روزی بیشتر مهمان نیستم


گفت و گوی من بود، با معمّر پیرمردی نود و اندی ساله

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۲
حبیـ ـب

نظرات  (۴)

:)
تبریک میگم روز پدر رو حاج عاقا حبیب (البته نمیدونم پدر بالقوه هستین یا بالفعل به هر حال مبارک باشه)


پاسخ:
پاسخ:
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی!

تا پدر بالقوه شدنش هم فاصله دارم هنوز
بر شما هم مبارک باشه :)
اعتیادتون مقطعی هست.
سرتون که شلوغ بشه یادتون میره اصلا بلاگ دارید.
من مرداد قراره برم جهادی و خودبخود ترک میشم اونجا. :)


پاسخ:
پاسخ: از قضا سرم شلوغه، لیکن هر چی فشار زندگی بیشتر میشه، مصرف مواد هم شدیدتر!
مگر این که جایی برم که دسترسیم به نت قطع بشه، کماذهبت الجوجه!
شما توی مرخصی هستین و رگباری پست میزارین؟!
:)


پاسخ:
پاسخ:
این مرخصیست از مرخصی، در شبی که سر آن ندارد که بر آید آفتابی
اعتیاد به وبلاگ پیدا کردم! و این خیلی بده!
همه وب درا بدشون میاد به وبلاگی دعوت بشن اما همه هم دوست داریم وبمونو بخونند من معمولا کسی را دعوت نمی کنم
این فیلم برام خیلی جالب بود و چند نفری که در لیست دوستان اپ کردند و آنلاین بودند که یکیش هم شما بودیدبهشون گفتم بیان ببینند همین
اگر مزاحم شدم ببخشید.


پاسخ:
پاسخ: نفرماییــــــــــــد
فیلم خیلی جالبی بود، و ممنونم که دعوتم کردین
من فقط اتفاقی که لحظه ی دیدن کامنت برام افتاد رو شرح دادم، وگرنه قصد جسارت نداشتم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی