عابدی، در کوه لبنان بد مقیم
در بن غاری، چو اصحاب الرقیم
روی دل، از غیر حق برتافته
گنج عزت را ز عزلت یافته
روزها، میبود مشغول صیام
قرص نانی، میرسیدش وقت شام...
برای خوندن ادامه، روی لینک زیر کلیک کنین
حکایة العابد الذی قل الصبر لدیه فتفوق الکلب علیه(کلیک)
عجب حکایتی بود!
عجب حکایتی بود...
جالبه
شیخ بهایی این کتاب نان و حلوا رو هموزن مثنوی معنوی گفته، و توش هم حکایاتی داره با مضامین عرفانی، به سبک مثنوی معنوی!