خراب شدن عقربه ی حقیقت سنج
با یکی از دوستان قدیمی که رفته کانادا صحبت می کردم
خاطره ی جالبی تعریف کرد
"می گفت اون جا، چون اون جا دمای هوا تو زمستون تا زیر 20 درجه میره، بومیان کانادا به هوای سرد عادت دارن. تابستون ها که هوا گرم میشه و به مثبت 20 درجه میرسه، ما ایرانی ها حسابی کیفور میشیم.
یه روز تابستون که هوا 20 درجه بود، خنک و عالی، تو خیابون قدم میزدم که دیدم یه کانادایی غش کرد. زنگ زدیم اورژانس اومد، معلوم شد که گرما زده شده!"
عادت بد چیزیه
یه وقت های آدم یه اشتباهی می کنه، و به اون اشتباه اصرار می کنه
بعد کم کم عادت می کنه به انجام اون اشتباه، و حالت عادی و درست براش غیر عادی میشه
بعد میشه حکایت اون کاناداییه که تو 20 درجه گرمازده میشه!
با خودم می اندیشم، که اگر یه وقتی هم یه غلطی کردم، به تکرارش عادت نکنم! وگرنه عقربه ی حقیقت سنج آدم خراب میشه، خوب رو بد میبینه بد رو خوب
سلام
یاد ا ون یارویی افتادم که تو اسطبل کار میکرده و عادت داشته به بوی خوشِ سرگین و عنبر نسارا و بهش گُل میدن و بو میکنه و از هوش میره به خاطرِ بوی بدِ گُل.
عجب حکایتیه این عادت های اینچنینی که ازشون غافلیم و بهشون دلْمشغول/.