![](http://rasekhoon.net/_WebSiteData/PhotoGallery/Photos/f9ec6fa3-7610-4e1c-88c7-b7b3ad4c9e0f.jpg)
بعضی کارهای این حافظه هم عجیبه!
مثلا با این که یادم نمیومد دیشب شام چی خوردم،
ولی وقتی وارد کوچه ی کنار باغ شدم،
یهو یادم اومد اون روزی که پدر اولین بار تو اون کوچه میخواست روشن کردن ماشین و آموزش اولیه ی رانندگی رو یادم بده،
اون روز رادیو یه تصنیفی می خوند،
که توش این بیت بود:
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود
چند روز پیش،
در آینه ی سلمانی،
چیزی رو در چهره ی خودم دیدم که مدت ها بود ندیده بودم
فروغ جوانی!
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
امام علی علیه السّلام :
نمی دونم چرا می گن دست و دلم به کار نمی ره
مساله هیچ وقت دست نیست،
مساله دله!
آدم دل به کار نمی ده، دلش به کار نمی ره، و الا اگه دل به کار باشه، معلول بی پا هم قهرمان دو شده!