هزار نکته ی باریکتر ز مو اینجاست
پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۲ ب.ظ
بعضی وقت ها میبینی یه واعظ،
یه عالم دینی،
تو سخنانش به چنان نکته ی ظریفی اشاره می کنه،
چنان قیاسی می کنه و چنان لطافتی به کار می بره که انگار داره شعر می گه! غزل می چکه از کلماتش!
آدم یاد ابیات حافظ و مولانا میفته، جایی که شاعر چنان نکته ی ظریفی رو پیدا می کنه که در میمونی! به اصطلاح کفت می برّه!
خدا رحمتش کنه
پ.ن: که خواجه خود روش بنده پروری داند...
۹۳/۰۷/۱۷