از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

از دیار حبیب...

من از دیار حبیبم ؟ من از دیار غریب؟

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

کتاب
بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

سیکل باطل...

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ق.ظ

 

و در کتاب گرانقدر شازده کوچولو، بخشی هست که شازده کوچولو از سیارک های گوناگون که هر کدوم یک ساکن خاص داشتن دیدن می کنه

تو این گشت و گذارها، میرسه به سیّارکی که یه دائم الخمر توش ساکنه. کسی دائم مِی(مشروب) میزنه

شازده کوچولو: چرا مِی میزنی؟

دائم الخمر با صدایی مست: که یادم بره

شازده کوچولو: چی رو یادت بره ؟

دائم الخمر: سرشکستگیِ ِ  میخواره بودن رو!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۹
حبیـ ـب

نظرات  (۹)

۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۱ خانوم وکیل
سلام و عرض ادب
احوال شما، خوب هستید ان شاءالله؟
طاعات و عبادات مقبول درگاه حق
زیارت قبول، همیشه به تفریح و خوش گذرانی و استفاده ی بهینه از وقت

+الان که اومدم اینجا و دیالوگهای رد و بدل شده ی بین شما و نجمه جون رو خوندم، داغ دلم تازه شد و نشد در سکوت برم
آخه خدا رو خوش میاد، شما دوماهه می نویسید، دویست بار وبگردی رو سرزنش کردید، 500 بار خداحافظی کردید، 600 بار متوقف نمودید...
چقد بده بعضیا می دونن وبشون پر بارِ می دونن معلوماتشون زیاده می دونن حرف به درد بخور دارن، می دونن می دونن می دونن
اما هی ناز می کنن، والا؛)
خب به وبلاگ نویسی به چشم روشی برای پرداخت زکات علم و حتی زکات حال خوبتون نگاه کنید و ما رو مستفیض فرمایید، همین.
ومن الله التوفیق
پاسخ:
سلام عرض ادب بر خانم وکیل گرامی

شکر خدا

طاعات و عبادات شما هم مقبول حق باشه ان شاالله

الحمدلله رب العالمین در این پست یار غائب، امروز بسیاری از دوستان غایب حاضر شدند شکر خدا


تازه نمی دونین چند بار دکمه ی حذف وب رو فشردم و به لطف مهلت 48 ساعته ی بلاگ، همون تعداد دکمه ی انصراف از حذف وب!

اگر بدونین درون من چه جنگیست بر سر نوشتن یا ننوشتن

موضوع اینه که ظاهر این عمل از دید شما شاید چیزی باشه از نوع زکات علم
لیکن نزد خدای تعالی، باطن این عمل ممکنه به شکل دیگه ای باشه. شاید نوعی وقت گذرانی و پرداختن به لهو باشه، و بعید نمی دونم اگر روز قیامت مجازاتم کنند به جرم وقت خوری از مردم

شما از بیرون به من نگاه می کنین و عالمی میبینین که باید زکات بده
و من از درون خودم، این گردوی سیاه تهی مغز مسکین واجب الزّکات رو میبینم...
و قبطه میخورم به تعالی روحانی شما
و باور کنید افتخار می کنم که پا به این وبلاگ میگذارین
و شادمانم از این اندیشه که اگرچه تو دنیای بعدی شما در طبقات بالای بهشت سیر می کنین و ما در قعر جهنّم، تو این دنیا از کنار شما گذری کردیم و به وبلاگتون نظری...

البته ذکر این نکته لازمه که در خوندن وبلاگ شما، مثل خودتون سکوت پیشه کردم...
۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۵۳ نجمه
بله در راستای نصیحت های برادرانه شوما ما امروز وب اومدن رو ترک نمودیم. فخط از صبح 60 بار اومدم اینجا!!!!!!!! نمیدونم چرا؟؟؟؟؟ (آیکن دخدره ی خل و چل )
پاسخ:
پاسخ:
آخ آخ آخ
اعتیاد شما از مرحله ی تفریحی گذشته، و به مرتبه ی خیلی تفریحی رسیده! :))
خیالتون جمع، ان شاالله آپ نمی کنم تا شنبه!
الکی ریفرش نکنین و پول به جیب اینترنت فروشان نریزید!
۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۲۶ نجمه
نه من ترک بکن نیستم. تجارب زیادی دارم در این خصوص فقط 10 روز نمیام که اونم خب به ترک نمیرسه
++ دعا کنید حبیب خدا...
پاسخ:
پاسخ:
محتاجیم
به روی چشم...
۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۲۱ نجمه
نخوامم تعطیله! خدایی فوق لیسانس مثلا لیسانس نیست که هر جور شده سروته امتحان رو هم بیاری. برای رسیدن به جایی که الانم تلاش زیادی کردم و خب نمیشه نیمه کاره رهاش کرد
پاسخ:
پاسخ:
خب الحمدلله ظاهرا یکی از معتادین جمع در شرف ترکه! :)))
۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۱۴ نجمه
ای بابا چرا همش اون وری برداشت میکنید :( خواستم تعریف کنم مثلا
+هرچند خودم هفته آینده باید بالکل وب و اینا رو تعطیل کنم. امتحانات پایان ترمه و فوق العاده فشرده و سخت:(((((
+ در ضمن حبیب خدا شوما هی ناز کنید و بگید نمی نویسم خوبی اش ایه که مخاطبان ناز کش فراوان دارین :)
پاسخ:
پاسخ: والا من خودم معتاد شدم به وبلاگ دوستان
و حقیقتش، ترسم اینه که در این میان، خودم دارم عامل اعتیاد بی گناهانی دیگر میشم!

+اشتباه نکنید و حتما وب رو تعطیل کنید هفته ی آینده. هر چی که تو وب دوستان نوشته بشه، هست و میتونین هفته های بعد بیاین و همش رو یکجا بخونین! پس غلبه کنین بر وسوسه ی اومدن به اینترنت برای فرار از فشار درس!

++به زودی برای روزهایی که آپ نمی کنم، راه حلّی ارائه خواهم داد!

۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۰۲ میترا

شازده کوچولو یکم تلخه . یه تلخیِ ِ زیر پوستی :|
راستی من با اجازه وبتون رو لینک کردم :)
پاسخ:
پاسخ:
حقیقت تلخه...
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۴۰ آفاق
بیچاره پیک اولی رو بخاطر اون نزده بود که !
اره دیگه الان همه چی فراموش شده مونده سر شکستگی میخواره بودن :)
نتیجه می گیرم که مشکلات را نباید فراموش کرد باید حلش کرد
نه توی الکلا :)


پاسخ:
پاسخ:
همه چیز از همون پیک اوّل شروع میشه...
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۳۰ آفاق
من نیاز به قهرمان ندارم اما نیاز شدید دارم قهرمان بشم
البته بیشتر به خاطر کسانی که نیاز به قهرمان دارند.....:)))))
پاسخ:
پاسخ:
:)))
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۰۴ نجمه
به به
مشخصه که مرخصی ها حسابی ساخته بهتون
ماشالله بزنم به تخته پست های امشبتون همچین متفکرانه و با تاملانه تر!!!! نوشته شده. به قول پشت کنکوریا ((مفهومیه))...
پاسخ:
پاسخ: واجب شد یه 6 ماهی برم مرخصی! :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم